صابر كرماني

ساخت وبلاگ
شد روزِ عیدِ نوروز تا تهنیت بگویماهلِ صفا بیایند پیمانه‌کش به کویمتحویلِ سال می‌گفت شیخی به خادمِ خویشسجاده را بینداز تا ذکرِ حق بگویمرندی ز وجد می‌گفت ساقی بده شرابمتا با شرابِ گلگون دلقِ ریا بشورمگفتا به غمگساری معشوقِ گلعذاریدر بوستانِ عرفان بنما نظر به رویمبا غنج و غمزه و ناز می‌گفت گل به بلبلبنما نظر ز شادی بر چهره نکویمدر کف گرفت ساقی جام و سبوی بادهگفتا که جرعه‌ای نوش از ساغر و سبویمدرویش خاکساری هو حق علی علی گوگفتا مصون بمانند رندان ز ذکرِ هویمصابر ز شوق و شادی مستِ شرابِ وصلتگفتا نگار آمد از مرحمت به سویمبرچسب‌ها: کاروان شعر, غزل شماره ۶۰۹ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 134 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 19:17

خواهی که شوی عارف از جان و جهان بگذرتا اینکه شوی واقف بر رازِ دل و دلبراز جسم ضعیفم لیک از روح قوی باشمدر ظرف نمی‌گنجد دریای پر از گوهرنی طالبِ دنیایم نی مایلِ عقبایممن عاشقِ مولایم، از مرحمتِ حیدراز دامِ هوس جستم از وحشت و غم رستمبر لطفِ خدا بستم، جان و دل پُر اخگرپُر از می عرفان کن پیمانه جانم راای ساقی فرخ‌پی ای شاهِ دل و سرورره سوی خدا باشد از راهِ ولای تونی راهِ خیالات این مردمِ افسونگرآشوبِ قیامت را دیدم ز قیامِ توای دلبر زیبارو، ای شاهدِ سیمین‌برشد قصه عشقِ من ضرب‌المثلِ عالماز پرتوِ رخسارِ معشوقه مه‌منظرصابر ز می عشقت مست است و خراباتینوشد می نابِ عشق از جام و خُم و ساغربرچسب‌ها: کاروان شعر, غزل شماره ۳۱۴ صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 19:17